« تقوی و علمیت و بی هوایی در آیت الله جبل عاملی کا مل مشهود بود | طرح سکینه » |
شعرعاشورا یی
نوشته شده توسطرفیعی 18ام آذر, 1391ای عطر با دهای بهشتی سراسرت خورشید تاهمیشه غزل خوان دفترت
ای آیه آیه آمده از لحظه های ناب نی نامه ها سروده به نی سوره سرت
آیینه ساز حیرت اینقوم تشنه ای خواندی حدیث عشق و نکردند باورت
در متن خاک یک تنه فریاد می زدی جاری به گوش آب ندای رساترت
خورشید در میا ن دو پلکش به خون نشست آنجا که دید کشتی در خون شنا ورت
زانو زدند پیش تو افلا کیان به خاک نوشیده اند جرعه پاکی زساغرت
شعر از: عصمت حبیبی
فرم در حال بارگذاری ...