« حدیث نور | تب خال » |
در عزاي جواد الائمه
نوشته شده توسطرفیعی 3ام مهر, 1393سلام بر امام جواد(ع) که 25 سال، خورشید فضیلت را رویاند و شکوفاند و خود
فروزان تر از خورشید تابید و درخشید..
. . .
ابن الرضا به حجره غريبانه جان سپرد / او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل / از روي شوق در ره جانانه جان سپرد .
يوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم / مى دهد جان در ميان حجره ى در بسته مظلوم . .
.
گشته عالم، غرق ماتم / در عزاي جواد الائمه
کرده زهرا ناله برپا / در عزاي جواد الائمه
شد ز بيداد، شهر بغداد / کربلاي جواد الائمه .
در ميان حجره يا رب کيست غوغا ميکند / شکوه زير لب ز بي رحمي دنيا ميکند
همسرش از فرط شادي و شعف کف ميزند / زين عمل خود را به عالم خوار و رسوا ميکند . .
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت / آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم / از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت .
فرم در حال بارگذاری ...