« واما.... | طواف » |
احرام مطلع عشق
نوشته شده توسطرفیعی 24ام اردیبهشت, 1391تقدیم به زا ئران حضرت دوست
راهب معبد بهارا نم مو من معجزات بار انم
عاشق آسمان و مهتابم دوستدار ترانه و آبم
بنده طلعت نکو رویان بسته طره سیه مویان
گر چه دانم که بی سر و پایم عزم کردم که سوی تو آیم
همچو مستان بی سر و دستان می روم تا حریم تا کستان
کز می و باده کار بگذشته است کار از افزون خم فزون گشته ایست
زیر یک شا خه پر گل با دام می نشینم به بستن احرا م
همچو خرما که دانه می بندد عشق در دل جوانه می بندد
نیت عشق می کنم جان را دین و دل را یقین وایمان را
دامنم پر گل و لبم خندان دست افشان و پای کوبان
مستطیع دل توانگر خویش راه دل را گر فته ام در پیش
فادخلی فی عبا دی آمد و من گل و ریحان فشاندم از دامن
پر گشودم به سوی خانه دوست مستی ام از صفای سا غر اوست
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): وَیلٌ لاِمْرَأَة أَغْضَبَتْ زَوْجَها وَ طُوبى لاِمْرَأَة رَضِىَ عَنْها زَوْجُها.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: واى به حال زنى كه شوهرش را خشمگین سازد، و خوشا به حال زنى كه شوهرش از او خشنود باشد.
مدرسه علمیه فاطمیه (س)قروه درجزین
فرم در حال بارگذاری ...