صلوات

نوشته شده توسطرفیعی 5ام اردیبهشت, 1391

 

پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود


روی کبود زهرا(س) اجر نبوتش بود؟!

اللّهُم صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ أَبِیها

وَ أُمِّها وَ بَنِیها وَ السِّرِ المُستَودِعِ فِیها

بِعَدَدِ مَا أحاطَ بِهِ عِلمُک

دل نوشته منتظران

نوشته شده توسطرفیعی 5ام اردیبهشت, 1391

ای وسعت نور! ای موعود! ای امید ما!

بیا و جادوی سکوت را بشکن.

تو را به آوای باران قسم، با اولین طلوع بیا!

وقتی تو بیایی، جهان از وسعت نورت چراغانی می شود.

وقتی تو بیایی دلم را فرودگاه تو می کنم که، از آسمان به آن فرود آیی.

وقتی تو بیایی، اسماعیل وجودم را ، ابراهیم وار، به قتل می برم.

وقتی تو بیایی چشمان سهل است، جان را قربانی آمدنت می کنم.

اللهم عجِّل لِوَلِیِّک الفَرَج

جایگاه علمی زنان مسلمان در علوم و معارف دینی

نوشته شده توسطرفیعی 3ام اردیبهشت, 1391

اگر نگاهی به پیرا مون خویش اندا زیم می بینیم ظلمات و تاریکی شب وصلتی نا خو شایند با صدای زوزه ءگر گان یا فته طاعون بی دینی و غفلت همه جا را گرفته جنود جهل و ظلمت در تلا شند تا یگانه پنجره ای که ما من انوار خورشید است و آسمان زلال و آبی را به بشریت هدیه می دهد ببندند نردبان را از کف سیاه چاله بر دارند نه نوری نه را هی یا نه…اما پنجره باز است خورشید در جریان است و نردبان استوار ایستاده است و برای بالا رفتن از این نردبان ایمان ورسیدن به پله ای که بتوان از آن در امان شهر مهدی (عج) به عنوان یک زن مسلمان گام گذاشت اولین پله شناخت جایگاه ومنزلت زن در اندیشه و علوم ومعارف دینی است زن مسلمان آمده است که پله های نردبان را به سوی صعود الی الله طی کند وبه سمت انسان کامل که نزدیک ترین انسان به پروردگار و وجودش سراسرکمال و فضیلت است حرکت نماید او امیال و غرا یضش را در خدمت رشد و تعالی خویش قرار میدهد و به همین خاطر است که لذت و نشاط او بیش از انسان مادی است او میدا ندکه انسان نا همگون در پردا ختن به استعدادها تمایلات و غرا ئض همچون یک کاریکاتوریست است و همانگونه که یک کاریکا تور خنده دار  ومزحک است انسان تک بعدی و نا هما هنگ نیز خنده دار خواهد بود زن مسلمان بجای حرکت در تما م کوچه پس کوچه های کلان شهر شیعه ازبا لا به آن نگاه می کند و خیا بانهای اصلی محدو ده ی جغرا فیایی مسیرهابی حرکت از یک سمت به سمت دیگر و.. غیره را شنا سا یی می کند تا به بهترین و

کا مل ترین بینش و نگاه دست یا بد و حرکت سریعتر و آسانتری دا شته با شد زن مسلمان در استمرا ر مسیر غرب و افتخار خویش پس از پیروزی ا نقلاب از منزلت و جایگاه والایی برخوردار گشت و هویت مجددی یافت بگونه ای که اکنون حرکت به سمت ارائه الگویی برگرفته از فرهنگ نبوی و فاطمی (س) گفتمان و ادبیات غربی و فمنیستی را با چالش جدی مواجه ساخته است تا رخ مشحون از زنانی است که صلابت ایمان خویش را چونان تابلو یی زرین باف تا سر انجام تاریخ در معرض دید آیندگان قرار دادند و برای همیشه تاریخ جایگاه ومنزلتی واقعی زن در پرتو توحید را به نمایش وتحسین همگان گذاشتند

هتک حرمت امام هادی (ع)

نوشته شده توسطرفیعی 29ام فروردین, 1391

ای امام همام ای امام هادی وای کسی که نام تو را در ملکوت اعلی به خوبی یاد می کنند و نور آسمان و زمین وام دار وجود نازنین تو و اجداد تو ست این ظلم ها و حماقت هایی که بر شما وارد میشود ریشه در ظلم هایی دارد که بر مادرت فاطمه روا داشته شد و این جهالتها هنوز هم هما نهایی است  که در روزهای جوانیتان برشما وارد کردند و انگار که این جهالتها هنوز هم خشکا نده نشده واینان نمی خواهند از این پیله هایی که به دور خود تنیده اند رها شوند و حقیقت را بفهمند وبه نور ایمان منور شوند و چشم دل باز کنند و دنیا و آخرت خود را به سخنانی که پایه ای جز جهل و نادانی ندارد نفروشند و قلب و روح خود را با این

حما قتها سیاه  تباه نکنند

ای پسر فاطمه یکروز پشت در و دیوار ما درت زهرا را شهید کردند روز دیگر فرق جدت امیر المومنین را بر اثر جهل و نادانی شکا فتند و همین طور به ترتیب بر اثر همین جهالتشان جلوی  یک یک اما مان ایستادند و هر کدام را به نحوی اذیت کرده و شهیدشان کردند و امروز با حرفهای به اصطلاح نو و مدرن در یک لباسی جدید راه همانها را ادامه می دهند و می خواهند با کارهایشان روی نور خدا سر پوش بگذارند و نور امامت شما را خاموش کنند باشد که این اعمال موجب کوری خودشان شود و بزودی خواهند دانست که آنها که ستم می کنندذ باز گشتشان به کجاست چرا که نور خدا خاموش شدنی نیست

نفرین امام هادی

نوشته شده توسطرفیعی 29ام فروردین, 1391

می گویند روزی امام هادی وارد خانه متو کل شد و ایستاد و مشغول نماز شد یکی از مخالفین جلو امام ایستاد و گفت تا کی ریا کاری می کنی امام تا این جسارت را شنید در نماز خود تعجیل فرمود نماز را تمام کرد و سلام داد سپس رو به او کرد و فرمود :اگر دروغ گفتی در این نسبتی که به من دادی خدا تورا از ریش و بن برکند تا حضرت این صحبت را فرمود آن شخص افتاد ومرد و قصه او خبر تازه ای در خانه متو کل شد

منبع :کتاب عجایب و معجزات شگفت انگیز امام هادی (ع)