« بیعت بارسول مهرشهدا شرمنده ایم »

یا ضامن آهو

نوشته شده توسطرفیعی 8ام مهر, 1391

سلام ای امام غریب از راهی دور آقای من مولای من ای سرچشمه زلال معرفت وای راهنما دلم تنگ است و چشمانم گرسنه اشک که هرچه از فرا مژه برفرود سینه ی تنگ قرینه می بارد باز سیر نمی شود نمی دانم از بغض هایی که راه گلویم را گرفته است و گریبان احساسم را سخت در مشت های ی آهنینش می فشرد بگویم یا از غربت اسلام ویا از نفس کریه دشمن که مکرش هر روز رنگ تازه ای بخود میگیرد و بوی نفاقش که فضا را آلوده کرده است و قهقهه ی شومش برای گوشهایمان موسیقی قهقرایی می نوازد و با چشمان مشمئز کننده اش مارک بی عفتی و تباهیبرلباس مردمان شهر میزند  


فرم در حال بارگذاری ...