« خواهی آمد | آخرین پیام ماهواره امید » |
پیامک نیمه شعبان
نوشته شده توسطرفیعی 12ام تیر, 1391span>
کدام نقطه ی این خاک زیر پا ی تو نیست
کدام پاره ی خورشید آشنا ی تو نیست ؟
بگو کدام نسیم شکفته در واد ی است
که ذهنش آینه بندانی از صفا ی تو نیست ؟
تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
این جمعه جان حضرت زهرا ظهور کن / قلب غمین منتظران پر سرور کن
با یک توسلی به در خانه ی خدا / از جاده ی ظهور بیا و عبور کن . . .
خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد / هوای نفس نباشد همه هوای تو باشد
خداکند که گزارت فِتد به منظر چشمم / که سجده گاه نمازم به جای پای تو باشد . . .
بیا که صبر برایم چه خوب معنا شد / در انتظار ظهورت دلم شکیبا شد
تمام دفترعمرم سیاه شد اما / امید دیدن رویت دوباره پیدا شد . . .
یا صاحب الزمان ادرکنی
این جشنها برای من ” آقا ” نمیشود!
شب بـا چـراغ عاریـه، فردا نمیشود
خورشیدی و نگـاه مـرا میکنی سفید
میخـواستـم ببینـمت؛ امـّا نمیشود!
.
.
.
بیا باغ و گل بی قرار تو اند / شب و پـنجره وامدار تواند
در این بغض و تردید و ناهمدلی / دل و دیـده در انتظار تو اند . . .
.
.
.
کى رفتهاى ز دل، که تمنا کنم تو را؟!
کى بودهاى نهفته، که پیدا کنم تو را؟!
غیبت نکردهاى، که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهاى، که هویدا کنم تو را
.
.
.
بهار بی گل نرگس شبیه پاییز است / و بـی تــو کلِ زمانهایمان غم انگیز است
بیا کـه منجمدانه قیام ممکن نیست / بیا که سهم زمین از بهار ناچیز است . . .
وقتى بهسان خورشید از گوشهاى برآیى / روشن شود جهانى وقتى که تو بیایى
ماندم در انتظارت اى کوکب هدایت / بنما جمال خود را اى آیت خدایى . . .
.
.
.
خدا کند که مرا با خدا کنی آقا / زقید و بند معاصی جدا کنی آقا
دعای ما به در بسته می خورد ای کاش / خودت برای ظهورت دعا کنی آقا . . .
مهدیا یاران خوبت را مکن از بد جدا / رو سیاه و رو سفیدش جان آقا درهم است . . .
برای سلامتی و تعجیل در فرجش صلوات
یا امام العصر ، ما زان توایم / بندة انعام و احسان توایم
برنمیداریم سر از خاک درت / تا ابد بر عهد و پیمان توایم . . .
مه مبارک در ابر آرمیده بیا / امید آخر دلهای داغ دیده بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت / که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا . . .
یک شعر زیبا در مورد امام زمان (عج)
سالهای پیش بال آسمانی داشتیم
بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم
روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست
شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم
نذری روز ظهر مهدی موعودمان
صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم
گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم
گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم
ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت
آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم
آی مردم ، یک زمان ، صاحب زمانی داشتیم . . . اسیر مانده ایم در بهانه های پاپتی / و میله های آهنین و عشق های ساعتی
حوالی نگاهمان دوباره صف کشیده است / صدای تیک تاک غم , شماره های صنعتی !
در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر / ورنه به سیر کوه و بیابان چه میکند
دست نیاز بهسوی تو دارد وگرنه نوح / با زورق شکسته به طوفان چه میکند ؟
بهار عشق شکوفا نمی شود بی تو / بیا که غنچه ی دل وا نمیشود بی تو
بر آی از افق ای آفتاب صبح امید / که شب رسیده و فردا نمی شود بی تو . . .
فرم در حال بارگذاری ...