« تبریک ولادت امام حسن عسگری, | ماعاشق محمد(ص) وآل محمدیم » |
نان
نوشته شده توسطرفیعی 1ام بهمن, 1393آن زنگ، زنگِ جمله نویسی بود
هر واژه ای که اَز دهنم میریخت
با دست های لاغر و لرزانش
بی وقفه ای به جمله بدل میشد
تا این که در ادامه به او گفتم:
بنویس نان!
ناگاه دستش از حرکت واماند
لرزید
انگار خشم زلزله جاری شد
در کوچه های خالی رگ هایش
چرخید
با چشم های شیشه ای اش زُل زد
در چشم های بی رمقم، گویی
می گفت؛ -هر چه را که نباید گفت!-
«با حرف های متصل «ن» و «ا» و «ن»
دست نیاز سفره ی ما پُر نمی شود
این آرزوی کهنه ولی شیرین
فرهنگی از تلاش و تکاپو را
در جای جای واژه ی خود جای داده است
نان
ایمان ماست
آسان نوشته می شود اما
“بی خون دل …به دست نمی آید !”
فرم در حال بارگذاری ...