موضوع: "آموزش خانواده"
4میم» مهم در ازدواج
نوشته شده توسطرفیعی 1ام دی, 1393. مشاهده»: یعنی اینکه در هر انتخابی خوب مشاهده کنید، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنید، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرید، زیرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از 8 ماه میگوید: من زن قد بلند می خواستم خانم قدش کوتاه است، یا اندازه بینی و فرم دندانهای او مطابق سلیقه من نیست و یا خانمی می گوید شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها. بنابراین اگر قصد و نیت ازدواج است تا حدی که اسلام هم اجازه داده باید یکدیگر را ببینند و بپسندند.
2.«مصاحبه»: است که دو نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه هر کدام وجود دارد. بیماریهای خاص، محل سکونت، آینده و اینکه می خواهند کار کنند یا شغلشان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانوادهها، دختر و پسر با هم دیدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتر پیدا کنند.
3.«مکاشفه»: است که به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازی، دانشگاه و… تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است؛ مثلاً فردی که با هیچ کس ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر مشخص شود.
4.«مشاوره»: که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقایسه می شوند که میانشان تا چه حد و میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این دو با هم چقدر است و بر همین اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهارنظر او حساب کرد و تأیید یا عدم تأیید او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.
بیشترین دعواهای زناشویی
نوشته شده توسطرفیعی 22ام اردیبهشت, 1393چرا زن و شوهرها دعوا می کنند؟ با همسری که عاشقانه انتخابش کرده ایم، چرا جدل می کنیم؟ عمده ترین دلایل اختلاف و مشاجرات همسران چه است؟
________________________________________
اختلاف نظر و سلیقه امری طبیعی است و این کاملا منطقی به نظر می رسد که انسانها به واسطه بسیاری از عوامل فرهنگی، تربیتی، خانوادگی، ژنتیکی و …. با هم متفاوت باشند و در مسیر ارتباطاتشان با دیگران نیز به مشکل برخورد کنند و احیانا بحث و جدل و یا مشاجره داشته باشند. اما نکته بسیار جالب توجه این است که چرا برخی از افراد با همسری که خود انتخاب کرده اند و دوستش داشته اند بیشترین مشاجرات و اختلافات را داشته و از همه مهتر آن که کوتاه نمی آیند و وضعیت را وخیمتر می کنند. به راستی چرا؟
عمده دلایل دعواهای زن و شوهر ها عبارتند از:
دعوا بر سر خانوادهها، دوستان و آشنایان
چرا خواهرت چنین گفت و مادرت چنین کرد، چرا فلان کس در زندگی ما دخالت می کند، چرا و چرا….
ارتباط با اطرافیان شاید یکی از مهمترین دلیل مشاجره زوجین باشد؛ اما نکته بسیار جالب در این مشاجرات، این است که بسیاری از زن و شوهرها گمان می کنند فردی که دعوا بر سر آن شکل گرفته، مسبب و گناهکار اصلی است که منجر به دعوای آنها شده است. این در حالی است که روان شناسان معتقدند این تصور بسیاری از زوجین، صرفا یک گمان اشتباهی است که باعث می شود فرد با چسبیدن به واقعیات دلخواه ذهن خود و با انداختن تقصیر اشتباهات به گردن شخص ثالثی، از واقعیات فرار کرده و یا آن که آنان را انکار کند. این افراد ممکن است مدام بگویند: خودش آدم خوبی است و می داند چگونه رفتار کند اما مادرش، خواهرش، دوستش، برادرش و… زیر پایش می نشینند و نمی گذارند… .
این رفتار غلط دفاع جویانه باعث می شود نه تنها مشکل اصلی ایجاد شده حل نشود بلکه به موضوعی رجوع یابد که شاید ربطی به مشکل هم ندارد. زن و شوهر باید یک اصل را در زندگی مشترک بپذیرند که زندگی و دعواهای شان ربطی به دیگران ندارد و این خودشان هستند که نمی توانند بین زندگی خانوادگی و والدین شان، دوستانشان و… تعادل برقرار کنند. ضعف در مدیریت روابط و عدم برخورداری از پختگی کافی در این زمینه، باعث شده است که آنان به اشتباه بپندارند که دیگران آدم بدِ زندگی شان هستند و تمام هم وغم شان این است که زندگی شان را به هم بریزند. با پذیرش این حقیقت، بهتر است با قرار گرفتن تحت نظر یک روان شناس مجرب، فنون مدیریت روابط را بیاموزید و پختگی لازم در این زمینه را بیابید.
از سوی دیگر، گاهی انتظارات و توقعات نابجای یکی از زوجین در این زمینه، باعث مشاجره می شود. مثلا ممکن است یکی از طرفین از همسرش بخواهد با خانواده و دوستانش معاشرت نکند و کلا آنها را کنار بگذارد. این نگاه کاملا غیر واقع بینانه به تدریج موجب دور شدن زن و شوهر از یکدیگر می شود و مشکلات چندی نیز به دنبال خواهد داشت. در چنین مواقعی باید با کمک یک متخصص علت ها را کاوید و پس از کشف دلایل، درصدد رفع برآمد.
بهتر است همیشه به یاد داشته باشید که هرگز بر علیه همسر با فرزندانتان ائتلاف نکنید. این رفتار موقعیتی برخی از والدین باعث می شود نه تنها رابطه زناشویی و خانوادگی مخدوش شود بلکه منجر به پرورش کودکان گستاخ و غیرقابل کنترلی شود که به هیچ صراطی، مستقیم نخواهند شد.
دعوا به خاطر سوء اخلاق و رفتار یکی از طرفین
سوء رفتار و اخلاق، عدم پایبندی به تعهدات و قول وقرارها، گرایش به انجام کارهای آسیب رسان منفی و جامعه نپسندی چون اعتیاد، خیانت، و… از جمله مواردی است که برخی از زوجین بواسطه چشم بستن در دوران آشنایی، بعد از ازدواج دچار آن می شوند و به دنبال چاره ای برای حل مشکل می گردند. بسیاری از زوجین به هنگام مواجه با چنین پیشامدی یا به دنبال مقصر می گردند و یا آن که با سپر مشاجره و دعوا به میدان ستیز با همسر وارد می شوند کارهایی که ره به ترکستان می برد و مسئله را وخیمتر می کند. این گونه افراد بایستی، حس قربانی بودن را کنار بگذارند و از برخی اندیشه های واهی چون اگر مشورت می گرفتیم، اگر خوب تحقیق می کردند و… رها شوند و به پا خیزند. باید بدانند که تغییر این رفتارهای عمیق و ریشه داری که سالیان سال با روح و جسم همسرشان عجین شده است، واقعا سخت است و یک شبه ممکن نیست. با خونسردی پیش بروید و رفتار نامناسب را با حضور همسرتان مورد بررسی قرار دهید و دلایل گفته و ناگفته او را دریابید. با همراهی و تشویق او و همچنین مساعدت گرفتن از یک متخصص سعی کنید مشکل را حل کنید. اگر با تلاش بسیار نتوانستید موفق شوید بهتر است برای جدایی اقدام نمائید.
دعوا بر سر تربیت فرزندان
اگر زن و شوهر به لحاظ اصول تربیتی هم سو و هم عقیده با یکدیگر نباشند و هر یک تربیتی خاص که گاها بسیار متفاوت از دیگری هم است را بپسندند، بی گمان در این مسیر دچار مشکل خواهند شد.توصیه روان شناسان به این دسته از زوجین آن است که در تنهایی و بدون حضور فرزندان و در نشستی صمیمانه، ایدئولوژی و سلیقه های تربیتی شان را هماهنگ سازند و در صورت عدم هماهنگی، لااقل سعی کنند تضاد تربیتی خود را جلوی فرزندانشان ابراز نکنند، زیرا فرزندان در هر سنی که باشند می توانند اختلافات تربیتی والدین شان را تشخیص دهند و از آن به عنوان فرصتی برای به انجام رساندن کارهای دلخواه خود نهایت بهره را ببرند؛ و این اتفاق دقیقا همان نقطه سوء استفاده ای است که به آنها اجازه می دهد از زیر تربیت هر دو شما شانه خالی کنند!!
از سوی دیگر بهتر است همیشه به یاد داشته باشید که هرگز بر علیه همسر با فرزندانتان ائتلاف نکنید. این رفتار موقعیتی برخی از والدین باعث می شود نه تنها رابطه زناشویی و خانوادگی مخدوش شود بلکه منجر به پرورش کودکان گستاخ و غیرقابل کنترلی شود که به هیچ صراطی، مستقیم نخواهند شد. و در نهایت، در صورت عدم پذیرش و یا عدم توانایی در هماهنگی اصول تربیتی با یکدیگر، بهتر است نزد یک متخصص بروید و از نظرات علمی و تخصصی او برای حل این مشکل راهنمایی بخواهید.
دعوا به خاطر اختلاف نظرها
این طبیعی است که دو نفر راجع به بسیاری از مسائل اتفاق نظر نداشته باشند و به اختلاف نظر برسند.
اما مشاجره بر سر اختلاف سلیقه ها و دیدگاه ها و احیانا پافشاری بر نظر خود و به کرسی نشاندن آن به هر طریق ممکن، می تواند منجر به برخوردهای کلامی و یا غیر کلامی شود و مشکل را حل نشده باقی بگذارد. برای حل این مسئله، متخصصان خانواده معتقدند که درک متقابل و هم فهمی زوجین از یکدیگر باعث می شود که آنان به جای بحث و جدل به نظرات هم گوش فرا دهند و به جای پافشاری بر نظر خود، نظرات را به هم نزدیک کنند و نظری را به منحصه ظهور برسانند که برآیندی از نظریات است و تا حدی خواسته ها و انتظارات هر دو نفر را تامین می نماید و یا لااقل در صورت پذیرش نظر یکی، هر دو نفر بر انتخاب آن اتفاق نظر داشته و آن را برترین بدانند. اگر این روش مفید به فایده نبود بهتر است پذیرای نظرات یک متخصص باشید.
دعواهای نهفته و پنهان
مشاجرات پنهان از خاموش ترین و در عین حال از عمده ترین دعواهای بین زن و شوهرهاست. در دعواهای پنهان، علی الظاهر مشاجره بر سر یک موضوع کوچک و پیش پا افتاده است اما درباطن، چیزی مهم پنهان است که یکی و یا هر دو طرف نمی توانند به روشنی و با صراحت راجع به آن صحبت کنند و منطقی با آن مواجه شوند و شفاف سازیش کنند. وقتی همسرمان را نادیده می گیریم، به خواسته ها و انتظاراتش بی توجه هستیم، درکش نمی کنیم، زور می گوئیم، حامی و پشتیبانش نبوده و در خوشی ها و ناخوشی ها همراهش نیستیم و… بی گمان با کوچکترین جرقه ای آتش خواهیم گرفت و راجع مسئله ای کوچک و بی اهمیتی چون کثیف بودن لباس بچه، دیر بردن سطل آشغال به بیرون از منزل، خرید منزل و… قشقرق راه خواهیم انداخت. از آنجایی که این گونه رفتارهای زوجین احتمال دعواهای پنهان را افزایش می دهد، بهتر است به جای ترجیح خاموشی و دفن کردن همه چیز در ذهن و روان تان ، با فراگیری روش های حل مسئله، ابراز وجود، گفتگوی متقابل به مقابله با دعواهای پنهان پرداخته و مانع بروز بیشتر و بیشتر آن شوید. این خود شمائید که اجازه نمی دهید دعواهای پنهان، شادی و رضایت زندگی تان را از شما بگیرد!
فردی که قصد ازدواج با کسی را دارد از همان ابتدا باید شرایط شغلی و حرفه ای و میزان درآمد خود را باید بیان کند و متقابلا بشنود، اگر از حرفه ، کارکردن ، میزان درآمد همسر دل خوشی ندارد بگوئید و قرارها را بگذارد. جوانمردانه و منطقی نیست که بعد از ازدواج بخواهیم در این زمینه بهانه جویی کنیم و به همسرمان فشار بیاوریم.
دعوا بر سر مسائل مالی و شغلی
کشیک های شبت را لغو کن من نمی توانم تنها بمانم، دخل مان با خرجمان نمی خواند بهتر است شغلت را عوض کنی، دوست ندارم در این شغل فعالیت کنی، و….
متاسفانه برخی از افراد به عکس عمل می کنند آنان به هنگام ازدواج چشم و گوش هایشان را می بندند اما بعد از ازدواج آن را به اندازه ای باز می کنند که گاهی شایسته و عادلانه نیست. فردی که قصد ازدواج با کسی را دارد از همان ابتدا باید شرایط شغلی و حرفه ای و میزان درآمد خود را باید بیان کند و متقابلا بشنود، اگر از حرفه ، کارکردن ، میزان درآمد همسر دل خوشی ندارد بگوئید و قرارها را بگذارد. جوانمردانه و منطقی نیست که بعد از ازدواج بخواهیم در این زمینه بهانه جویی کنیم و به همسرمان فشار بیاوریم. پنهان کاری یک بعد قضیه است اما چشم بستن بر واقعیات شغلی و حقوقی چیز دیگری است. این که ما بعد از ازدواج از میزان درآمد و یا شغل همسرمان ناراضی باشیم و او را تحت فشار قرار دهیم تا پول بیشتری بدست آورد و یا این که او را مجبور کنیم شغلش را عوض کند و یا احیانا بخواهیم سر کار نرود (این مسئله، مشکل بسیاری ازخانم ها است)؛ خواسته ای است که لازم است خودمان کلاه مان را قاضی کنیم!!!
اگر از همان ابتدا شرایط را پذیرفته اید حالا بهتر است احساس ندامت را در درون خودتان پنهان کنید و یا راه حلی مفیدتر بیابید. این که مدام درخواست های نامعقولانه داشته باشید و یا این که خواسته ای از همسرتان داشته باشید که نتواند از عهده اش برآید به مرور زمان باعث می شود شما از همسرتان دور شوید و دعواهای پنهان داشته باشید. یادتان باشد آنچه به همسرتان می گوئید در دل و ذهنش می ماند و هرگز فراموش نمی شود و بدین ترتیب است که کدورت و سردی بین شما و همسرتان حتمی خواهد شد و حتی خدای ناکرده با ایجاد نفرت و انزجار ناخواسته در وی، راه جدایی و متارکه گشوده شود.
دعوا به خاطر مسائل ظاهری، نوع پوشش و…
از این پس چادر سرت کن، آرایش نکن، کت و شلوار نه تیپ اسپرت بزن، لباس هایی با رنگ روشن بپوش،و…
برخی از افراد به خود بسیار اطمینان دارند و یا در خیال های عاشقانه دوران آشنایی چنان غوطه ور می شوند که به اشتباه تصور می کنند می توانند به مرور زمان وضعیت ظاهر همسرشان را تغییر دهند و مطابق با خواسته های خود کنند و یا گاها باورهای غیر منطقی دارند و به واسطه آن ذهنیت غلط نیز گمان می کنند اگر طرف مقابل او را دوست داشته باشد بایستی به نظراتش اهمیت دهد و هر آنچه را که خواهان است بی برو برگرد اجرا کند.
چنین رفتارهای خودخواهانه بین زن و شوهرها از جمله مواردی هستند که می تواند رابطه سالم فی مابین را مخدوش کند و منجر به بگو و مگو و کشمکش شود. اگر پیش از ازدواج راجع به این مسئله با همسرتان صحبت می کردید و طرف مقابل تان را متوجه این نکته می ساختید که ظاهرش به هر دلیلی مورد پسند شما نیست، شاید او می توانست فرصت انتخاب داشته باشد و بیندیشد که با این شرایط صلاح است که با شما ازدواج کند و تن به این تغییرات بدهد یا نه؟!! حال که کار از کار گذشته است بهتر است رفتاری به غیر از تغییر دادن طرف مقابل تان داشته باشید.
بپذیرید با تحکم و زور و یا رفتارهای غیر مودبانه هرگز نخواهید توانست او را متقاعد کنید که مطابق میل شما ظاهرسازی کند. این رفتارهای ناپخته تنها منجر به دلخوری و گاه مقابله به مثل هایی می شود که زندگی را به کام زن وشوهر تلخ خواهد کرد. بهتر است او را به عنوان یک انسان و فردی انتخابگر در نظر بگیرید، شخصی که این حق را دارد خود، ظاهرش را با توجه به علایق و موقعیت های مختلف تعیین کند و شما فقط می توانید هر ازچند گاهی بصورت یک پیشنهاد و یا یک تذکر نرم خواسته خود را بیان کنید (عزیزم این رنگ لباس را هم می توانی امتحان کنی، شاید بهت بیاد). در این صورت طرف مقابل تان شاید بتواند آزادانه و بدون این که احساس کند از طرف شما تحت فشار است، درباره آن فکر کند و در صورت لزوم برای تغییر آن اقدام نماید ، در غیر این صورت او را آن گونه که هست بپذیرید و دوستش داشته باشید.
آنچه در این دو یادداشت مطرح شد تنها بخشی از مشاجرات رایج بین همسران است. آنچه که در اختلافات مشترک است چیزی نیست جز عدم تعادل. اگر زن و شوهرها میانه رو باشند و حد واندازه نگاه دارند و انصاف و صبر پیشه کنند بی تردید بسیاری از این مشاجرات و کشکمش های بی اساس به حداقل خواهد رسید. بپذیرید این ما هستیم که تعیین می کنیم با کوچکترین مشکل و اختلاف نظر از کوره در برویم و از کاه کوه بسازیم و یا آن که به حل مسئله بپردازیم و چاره ای برای آن بیابیم!