قصد قربت در عبادات
نوشته شده توسطرفیعی 28ام بهمن, 1392قول سعدی رحمة الله که :یکی از صاحبدلان سر به جَیٔب ِ مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: ازین بوستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیهي اصحاب را. چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت
وقتی کمی فکر کنی
نوشته شده توسطرفیعی 26ام بهمن, 1392به این نتیجه می رسی زیاد نباید برای زندگی نقشه کشید چون نقشه کش اصلی خداست
قصد قربت در عبادات(مقام معظم رهبری)
نوشته شده توسطرفیعی 26ام بهمن, 1392س: از آنجايى که بنا به فرموده شما ريا فقط در عبادت مصداق دارد بنابراين چه چيزى عبادت محسوب مىشود؟
ج) هرگونه عملى که صحت آن شرعاً موقوف بر قصد قربت باشد عبادت محسوب و ريا در آن موجب بطلان مىشود ولى ساير اعمالى که تحقق آن مشروط به قصد قربت نيست هر چند با قصد قربت عنوان عبادت پيدا مىکند و ثواب بر او مترتب مىشود، ولى آن عبادتى که ريا مضر به آن است نمىباشد.
مفهوم حقالناس
نوشته شده توسطرفیعی 26ام بهمن, 1392س: حقالناس چيست؟ و اگر صاحبان آن حق در دسترس نباشند چه بايد کرد؟
ج) «حقالناس» يعنى مالى که شخص از کسى تلف کرده يا جنايتى که موجب ديه است بر او وارد کرده و يا دينى از او بر گردن دارد و امثال اينها که در صورت دسترسى نداشتن به آنها ـ ولو در آينده و يا از طريق واسطه ـ بايد به ميزان حق مذکور با اذن حاکم شرعى بنابر احتياط واجب به فقير صدقه بدهد.
ذکرخدا
نوشته شده توسطرفیعی 26ام بهمن, 1392تداوم ذكر خدا، كوتاهترين راه رسيدن به رشد است. «واذكر ربّك… عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا»
البتّه مراد از گفتن «اِن شاءاللّه» و «أعوذباللّه» و امثال آن، لقلقهى زبان نيست، بلكه داشتن چنين بينشى در تمام ابعاد زندگى و در باور و دل انسان است.
امام صادق عليه السلام فرمود: در نوشته هاى خود نيز «اِن شاءاللّه» را فراموش نكنيد. روزى دستور داد نامه اى بنويسند، هنگامى كه نامه را بدون «انشاءاللّه» ديد، فرمود: «كيف رجوتم أن يتمّ هذا؟» چگونه اميد داريد كه اين كار به سامان برسد؟(تفسیر نورالثقلین ) پيامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان مىفرمود: «وانّا اِن شاءاللّه بكم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهيم پيوست، در حالى كه مرگ، حتمى است.(کشف تاالسرار)
انسان در عين حال كه اراده دارد و آزاد است، ولى به طور مستقل نيست و همه ى كارها به او سپرده نشده كه بدون خواست خدا هم بتواند كارى انجام دهد. يعنى انسان نه در جبر است و نه اختيار تمام امور به او داده شده است، بلكه آزادى انسان در سايه ى مشيّت خداوند است. «الاّ أن يشاء اللّه