پیام آور عاشورا

نوشته شده توسطرفیعی 24ام اردیبهشت, 1393

طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند لیک، قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟
توسن طبعم در اینجا پای در گل مانده است مرغ بی پر چون سفر بر عرصه عنقا کند؟

عشق زینب

نوشته شده توسطرفیعی 24ام اردیبهشت, 1393

عشق زینب با حسینش ماورای عشق بود
در فضای قلب زینب هم هوای عشق بود

کوفه و شام و مدینه ، کربلا و خاک غم
این همه صبر دل او از صفای عشق بود

واما زینب

نوشته شده توسطرفیعی 24ام اردیبهشت, 1393

زینب یعنی تبلور صبر علی و تجسم عصمت فاطمه. زینب یعنی، زینت شب های بی کسی و تنهایی و بی زهرایی پدر. زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر. زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن. زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت حسین. زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد. زینب یعنی پرستار زخم های عاشورایی. زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی. زینب یعنی زن، اسوه، وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت، شجاعت. زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت.

سلام برزینب

نوشته شده توسطرفیعی 24ام اردیبهشت, 1393

برای تو می‌نویسم، ای زینب! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا! ای آزاد اسیر! ای قامت سبز اعتراض! ای نهال بارور ایثار! ای جاری زلال متانت! ای آیه صراحت و عفت! ای آذرخش خشم! ای مظهر لطافت و رحمت! چگونه می‌توان تو را گفت، تو را نوشت. قلم در ابهامِ شناختت مانده است. انسان، در زیبایی کامل در تو متجلی است.

چه کسی را می‌توان یافت که در هنگام توهین، در های‌وهوی کشنده انبوه مردمان، در کوچه‌های تهمت و تحقیر، در خنده‌های شوم پلیدان، آرام و بی‌هراس این‌گونه پرصلابت و قاطع، رگبار تند سخن را بر قلب‌های سخت خفتگان، چون آتشی مذاب جاری کند.
کیست که در چنین هنگامه سراسر خون و رنج و درد و تنهایى،‌هنوز فریادی برای کشیدن و سخنی برای گفتن و توانی برای ایستادن داشته باشد.
خدایا چگونه باور کنم، چگونه می‌توانم شانه‌های ظریفی را در زیر کوهساران سنگین این همه فاجعه، ایستاده ببینم؟
زینب(س) آیه‌های توانایی انسان را نوشت و سرود قدرت ایمان را سرود و شعر بلند رسالت را نگاشت.

پیام تبریک

نوشته شده توسطرفیعی 22ام اردیبهشت, 1393

نیستم بیگانه، هستم آشنایت یا علی
از ازل دل داده بر مهر ولایت یاعلی
تا جمال خویش را در کعبه حق ظاهر کند
پرده گیرد از جمال دلربایت یا علی
میلاد امام علی (علیه السلام) مبارک