غزه در خون

نوشته شده توسطرفیعی 20ام مرداد, 1393

سلام به غزه
به خان یونس
به رفح، به جبالیا
به بیت حانون، به بیت لاهیا
به حی شجاعیه و محله زیتون
*****
سلام به سالخوردگان ستم کشیده غزه
به سرو جوانان کمر خمیده غزه
به کودکان یتیم و شکم دریده غزه
به خواهران شکسته و داغدیده غزه
به دوستان شهید و مدافعان غریب
*****
سلام به اشک دویده به صورت غزه
به داد و شیونِ نای بریده غزه
به زخم های نشسته به پیکر غزه
به داغ های نهفته به سینه غزه
به هیجده لاله بستان “البطش” غزه
به محمد و زکریا، به خالد و مروه

*****
سلام به مرزهای بسته و دشتهای غزه
به گندم و زیتون و کشتزارهای غزه
سلام به ساحل پرخون و قایق صیاد
به سطل تهی از آب چاه های غزه
به شیرخشک و برنج و به باروت و بنزین
به باربران صبور تونل های غزه
سلام بر عزم و استقامت غزه
دعای اضطرار و استجابت غزه
*****
سلام بر مناره و مسجد غزه
به صوت حزین مؤذن غزه
سلام بر نماز مکرر میت
به روزه داران مسلح غزه
سلام بر جهاد مبارک غزه
سلام بر حماس دلاور غزه
سلام به روح بلند ام نضال
سلام به جان شریف رِیچِل پاک
سلام به مجد و شجاعت غزه
به میوه صبر و سخاوت غزه
*****
سلام به مردان جنگآور غزه
مجاهدان اصغر و اکبر غزه
به فجر پنج و گراد، هم براق و هم سجیل
به ابابیل دست ساز خانه ی غزه
*****
قسم به اشک پدرهای دردمند درمانده
به شیرِ مادرانِ از شیرخور جدا مانده
قسم به کودک گریانِ از ترس لرزیده
به آن دو برادر ناز در آغوش هم خوابیده
قسم به این همه سر و دست و پای بریده
به الوفا و تخت پر از خون و جان رمیده
قسم به صفیر گلوله، قسم به آتش بمباران
قسم به ضربه بر سقف و مهلت شیطان
قسم به جعبه های خالی دارو و سردخانه های پر ز جنازه
قسم به سقفهای فروریخته، به گورهای تازه به تازه
که در نبرد نابرابر غزه با جنود شیطانی
به وعده صادق حق، لشکر قلیل حق غالب
و در نهایتِ پیکار خون برابر شمشیر
سر بریده ی از تن جدا فتاده پیروز است
رسیده سوره رحمت به “جاء نصرالله”
به صبح قریب غزه دمادم سلام باید داد

فرزندآوری

نوشته شده توسطرفیعی 18ام مرداد, 1393

فرزندان بیشتر باعث تربیت بهتر می شوند
خانواده هایی که دارای چند فرزند می باشند در مقایسه با خانواده های تک فرزندی و یا حتی دو فرزندی از توفیق بیشتری در تربیت کودکان خود برخوردارند؛ موضوعی که ابعاد مثبت آن در دو دهه ی گذشته و به ویژه سال های اخیر اغلب انکار و یا به فراموشی سپرده شده است.

فرزند آوری,فرزند بیشتر,زندگی بهتر,فرزند کمتر,فرزند,بچه,تک فرزندی,کودک,تربیت,جمعیت,والدین

بحث چگونگی تربیت فرزندان و عوامل موثر در کیفیت آن یکی از موضوعاتی است که از دیر باز مورد تأکید و توجه والدین قرار گرفته است. اهمیت این موضوع تا بدان جاست که پی گیری روش های صحیح تربیتی و اتخاذ تصمیمات منطقی و مناسب در این زمینه همواره به یکی از دغدغه های پدران و مادران تبدیل شده است.

جای تردید نیست که فاکتورها و عوامل گوناگونی در شکل گیری شخصیت افراد در گذر از مرحله ی طفولیت تا رسیدن به دوران بلوغ و ورود به اجتماع دخیل می باشد، اما در این میان ارتباطات و رویدادهای دوران کودکی به عنوان مهمترین عوامل موثر در ستون بندی شخصیت انسان ها از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ تا جایی که کارشناسان تربیتی و مشاوران علم روان شناسی این مرحله را به عنوان پایه و اساس شکل گیری خلقیات افراد قلمداد می کنند.

یکی از مؤلفه هایی که می توان در این راستا به عنوان عامل موثر در تربیت مورد توجه قرار داد نوع تعامل کودکان با خواهرو برادر در کنار والدین و آثار مثبت این ارتباط در روند رشد و شکوفایی استعداد های آنان است. اگرچه شاید از دید بسیاری از والدین تأثیر متقابل رفتار کودکان بر یکدیگر از اهمیت چندانی برخوردار نبوده و یا فاقد جنبه های مثبت باشد، اما مشاهدات و تحقیقات روان شناسان گویای این حقیقت است که علی رغم آنچه به نظر می رسد خانواده هایی که دارای چند فرزند می باشند در مقایسه با خانواده های تک فرزندی و یا حتی دو فرزندی از توفیق بیشتری در تربیت کودکان خود برخوردارند؛ موضوعی که ابعاد مثبت آن در دو دهه ی گذشته و به ویژه سال های اخیراغلب انکار و یا به فراموشی سپرده شده است. چرا که در جامعه ی امروز تغییرات ایجاد شده درسبک زندگی و پیش رفتن به سمت زندگی ماشینی، اشتغال مادران و افراط در سیاست های کنترل جمعیت موجب شده تا زوج های جوان رغبت چندانی به داشتن فرزند از خود نشان ندهند و اغلب خانواده ها به داشتن یک و یا حداکثر دو فرزند اکتفا کنند. موضوعی که نمی توان از کنار آثار منفی و نامطلوب آن به سادگی عبور کرد و صرف نظر از دیگر تبعات زیانبار بی میلی والدین به فرزند آوری در بعد تربیتی نیز محرومیت کودکان از ارتباط با خواهر و برادر در خانواده موضوعی است که جای بحث بسیاردارد.

فرزندان بزرگتر الگوی فرزندان کوچکتر:

اگرچه امروزه بسیاری از زوج های جوان براین باورند که خانواده ی تک فرزندی و یا حداکثر دو فرزندی خانواده ی ایده آلی است که تسلط بیشتری بر کیفیت تربیت کودکان خود دارد و داشتن فرزند کم در جامعه ی ما به فرهنگی نهادینه تبدیل شده است، اما بنا بر عقیده ی کارشناسان تربیتی و مشاوران روان شناسی تعدد فرزند در خانواده مزایایی دارد که به هیچ وجه نمی توان نقش مثبت تربیتی آن را در رشد سالم کودکان نادیده گرفت .

همه ی ما اغلب در مواجهه با کودکانی که تمایلی به تقسیم اسباب بازی ها و خوراکی های خود با سایر کودکان ندارند و مقایسه ی رفتار آنها با کودکانی که در عین قرار گرفتن در دنیای کودکی رفتار سخاوتمندانه ای داشته و بسیار مسئولیت پذیر به نظر می آیند از خود می پرسیم چرا بین رفتار این کودکان که در گروه سنی مشابهی قرار دارند این همه تفاوت به چشم می خورد؛ سوالی که پاسخ آن را می توان در تعداد فرزندان خانواده های این کودکان جستجو کرد.

به طور طبیعی کودکانی که والدینشان به تک فرزندی گرایش دارند به دلیل برخورداری از همه ی امکانات ، برآورده شدن خواسته ها و مراقبت بیش از اندازه ی پدر و مادر دچار نوعی خودخواهی و عدم تمایل به مشارکت دادن دیگر همسالان در استفاده از امکانات خود می شوند. طبیعتاً این کودکان در برقراری ارتباط با همسالان دیگر چندان موفق عمل نمی کنند و کم تحمل و آسیب پذیرند. آنان به دلیل محرومیت از داشتن خواهر و برادر بسیاری از احساسات را تجربه نمی کنند. نداشتن حس رقابت و عدم برخورداری از احساس استقلال به دلیل وابستگی و حساسیت شدید والدین از مشکلاتی است که این کودکان همواره با آن دست به گریبانند. هرچند بسیار دیده شده که والدین این کودکان با سپردن فرزند خود به مهد کودک ها سعی در جبران این کمبود دارند. اما تجربه نشان داده که بیشتر کودکان علاقه ای به مهد کودک ندارند و به دلیل احساس نگرانی از جدا شدن از مادر با ورود به مهد کودک آرامش خود را از دست خواهند داد. بنابراین همبازی شدن کودکان در محیط های این چنینی به هیچ وجه قابل مقایسه با محیط امن و آرام خانه و هم بازی شدن با خواهر و برادر نیست . در مقابل کودکانی که دارای خواهر و برادر هستند به دلیل قرار گرفتن در شرایطی که امکان بروز رفتار های طبیعی را برای آنان فراهم می آورد در مسیر رشد سالم قرار می گیرند.


بطور طبیعی به الگوی فرزندان کوچکتر تبدیل می شوند و از آنجایی که اشتیاق بچه ها به پیروی از خواهر و برادر بزرگتر امری طبیعی است، والدین می توانند با تشویق فرزندان بزرگتر به رفتار های صحیح و توصیه به مراقبت از فرزندان کوچک تر به القای احساس مسئولیت و استقلال در فرزند بزرگتر کمک کرده و اعتماد به نفس آنان را تقویت کنند.

آنچه در اینجا حائز اهمیت است این است که بسیاری از والدین اعتقاد دارند که تعدد فرزندان منجر به تشدید رفتارهای رقابت جویانه میان آنان شده و حس صمیمیت و همکاری را در میان کودکان کاهش خواهد داد. به عقیده ی کارشناسان تربیتی، والدین می توانند با اصلاح رفتارهای ستیزه جویانه میان فرزندان به هدایت این رقابت ها در مسیر درست و سازنده کمک کنند؛ چرا که اگر رقابت از حد تناسب خارج نشود بلا اشکال است و منجر به افزایش حس اعتماد به نفس و رشد منطقی کودکان خواهد شد.

در پایان نیاز به یادآوری است که تربیت صحیح، نیازمند رعایت اصول و شرایطی است که رفتار صحیح والدین ضمن فراهم آوردن زمینه ی مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان از مهم ترین آنهاست و داشتن فرزند کمتر به هیچ وجه معیار درستی برای پرورش بهتر کودکان نیست. تا جایی که حتی از نظر روان شناسان غربی خانواده هایی که تعداد فرزندانشان دو تا یا بیشتر است از نظر تربیتی موفق تر عمل می کنند. جهت گیری کلی روایات معصومین نیز به سمت داشتن فرزند بیشتر است. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرماید:

با یکدیگر ازدواج کنید و بر تعداد فرزندانتان بیفزایید همانا من به شما مباهات می کنم. (بحارالانوار، ج 17، ص 259)

چند سوال اساسی از ساپورت پوش ها

نوشته شده توسطرفیعی 15ام مرداد, 1393

یا زیر پای شهر سست شده یا زیر پای اعتقادات ما. یا کسی دیگر برایش مهم نیست یا همه خود را به خواب خرگوشی زده اند. روزهاست که برخی از آدم های شهر رنگ و رو عوض کرده اند و آنطور که می خواهند زندگی می کنند نه آنطور که قانون و عرف برای آنان تعیین کرده است.

این روزها سر بالا گرفتن در شهر کمی سخت شده چرا که حتی اگر بخواهیم هم نمی توانیم چشم بر لرزش دل ببندیم و بی اختیار تن به لرزشی ناخواسته ندهیم.

این روزها در سایه بی تدبیری مسئولان فرهنگی که کم کم کوله بارشان را به مقصد خانه بسته اند و کاری به میز تصدی گریشان ندارند ” حجاب ” به فراموشی سپرده شده تا حجاب معقول و جامعه پسند جای خود را به ساپرت هایی تنگ و بدن نما بدهد غافل از اینکه این مهر سیاهی بر پرونده آنان که بر روی حقیقت چشم پوشیده اند و عطای ساعات آخر کار را به لقایش بخشیده اند ثبت خواهد شد.

جالب تر از این که در ماه های اخیر دیگر خبری از گشت های به اصطلاح ارشاد نیست. گشتی هایی که تا چندی پیش حتی به تار مویی گیر می دادند و هم اکنون در برابر این ساپرت های تن نما خود را در پستویی پنهان کرده اند. این کم کاری این سوال را به وجود می آورد که آیا آشپز فرهنگی کشور چند نفر شده است که اینگونه ” آش ” تهیه شده برای حجاب گاه شور می شود و گاه بی نمک؟

در یادداشت پیش روی هدف اصلی زیر سوال بردن مسئولان نیست چرا که دیوار این آقایان چنان بلند است که دست ما به آنها نخواهد رسید و حتی پاسخی در خورد در برابر سوالات ایجاد شده در این حوزه را نمی دهند بلکه هدف همین مردمی اند که در کف خیابان ها هر روز رفت و آمد می کنند و برخی از آنها با همین پوشش به اصطلاح روشنفکرانه این سوال را در ذهن ایجاد می کنند که آیا اینجا ” ایران است “؟

شنا کردن بر خلاف جهت حرکت رودخانه همیشه سخت و طاقت فرسا بوده اما از زمانی که رودخانه فرهنگ کشور در حوزه حجاب دیگر جریانی را در خود نمی بیند و عملا به آبراهی که حتی عمق آن به یک وجب هم نمی رسد تبدیل شده حرکت برخلافش دیگر سخت نیست و هر کس هر طور و به هر نحو که دوس دارد می تواند بپوشد و بگردد و نهایتا اگر کسی به او بگوید بالای چشمت ابروست وی را به باد مشت و لگد بگیرد و آخر چند صد نفر برای وی ” به به ” و چه چه ” کنند که چه خوب بلایی سر آدم ” فضول ” آوردی.

سوال ما از افرادی که با این نوع پوشش به دنبال خودنمایی در سطح جامعه هستند این است که آیا فرهنگ خانوادگی و نه فرهنگ عمومی جامعه، اجازه ورود نگاه های دریده به حریم شخصی آنان را می دهد؟

آیا این خانم های به اصطلاح ” مد پوش ” تا کنون صفحات جراید را ورق نزده اند و حوادث تلخ را نخوانند که به دلیل عدم کنترل غرایض چگونه رقم خورده است؟ مردانی که تنها به خاطر ظاهر یک خانم وی را دزدیده اند… چندین بار مورد تجاوز قرار داده اند …. و نهایتا جنازه سوخته وی را در گوشه ای از بیابان های شهر رها کرده اند.

سوال دیگر از ساپرت پوش های گرامی این است که تا کنون چند نفر از آنان با خیانت رو به رو شده اند؟ تا کنون چند نفر از ساپرت پوش ها روابطی را شروع کرده اند که مردان آن سوی رابطه تنها به خاطر خواسته های جسمی به آنان گرایش پیدا کرده اند؟ تا کنون چند نفر از این دوستان شکست عشقی را تجربه کرده اند؟ تا کنون چند نفر از آنان مورد تجاوز روحی قرار گرفته اند؟ آیا عموما میزان آزار و اذیتی که به این افراد وارد می شود قابل مقایسه با آن دسته از بانوانی است که سطح پوشش عمومی و قابل قبول جامعه را رعایت می کنند؟

عموما کسانی که با لباس های بدن نما در سطح جامعه حضور می یابند در برابر این سوال که چرا این پوشش را انتخاب کرده اید این پاسخ را از آستین خود بیرون می آورند که ” پوشش مقوله ای شخصی است و به کسی ربط ندارد “.

در پاسخ به این استدلال کودکانه باید گفت که هر کشوری در سطح جهان برای پوشش و نوع حضور در جامعه برای ساکنان خود حداقل هایی را در نظر گرفته است و این مقوله برای ایران نیز صدق می کند. زمانی پوشش افراد جنبه خصوصی می یابد که در چارچوب های دیوار شخصی شکل گرفته باشد ولی وقتی فرد در سطح جامعه حضور می یابد دیگر نوع پوشش او محوریت خصوصی بودن را از دست می دهد چرا که اینجا در برابر اذهان عمومی ظاهر شده و خود را در مقام مقایسه و اظهار نظر آنان قرار می دهد.

سوالی که وجدانا طرفداران پوشش آزاد باید به آن، نه به ما و نه به مردم، بلکه به خود پاسخ دهند این است آیا خودشان واقف بر این هستند که با حضور این گونه شان در سطح جامعه افراد چه نوع برداشت زننده ای از آنها در ذهن می پرورانند؟ آیا کسی که خود را در یک جایگاه و مقام اجتماعی می بیند عموما می تواند قبول کند که هر ذهن هرزه ای برای وی شناسنامه ای جداگانه صادر کند و بر اساس آن هویتی جدید برای وی بسازد؟

منبع: به نقل از فرهنگ نیوز

تخریب قبرستان بقیع

نوشته شده توسطرفیعی 15ام مرداد, 1393

روز هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه، وهابیان روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال کرده و مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور پرداختند.


در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال کرده، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور همچنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام – و بسیاری قبور دیگرپرداختند. ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده و بردند. اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود. آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند.

مذهب بر حق شیعه دوازده امامی، در طول زمان خصوصاً در این أعصار أخیر مورد هجمه بد خواهان و کج اندیشانی است که یا بخاطر جهل ونادانی با این فرقه ناجیه به ستیز برخاسته اند و یا دست دشمنی وستیزه جویی آنان از آستین هوی پرستی وعناد بیرون آمده بر گرده مذهب اهل بیت چنگ زده خواهان زوال و نابودی آن است.
اما اینکه پشت این مذهب به عنایات باریتعالی و الطاف مخصوصه آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گرم است و استوار ، دلیل نمی شود که ما شیعیان از شناخت آیین و کیش خود کوتاهی کرده احیاناً در وادی ضلالت و گمراهی افتاده آنچه در کف داشته ایم به باد نیستی و فنا بسپاریم، آنگاه انگشت حسرت و ندامت به دندان برگیریم و به گذشته پرافتخار خود غبطه خوریم، چرا که در این وادی وانفسا که تمام جهان خواران و احزاب شیاطین انس و جن دست در دست یکدیگر نهاده اند نیاز مبرم به یک جهش علمی وعملی فراگیر شیعیان احساس می شود تا در دریای طوفانی حوادث و بلایا چنگ در کشتی هدایت آویخته، سوار بر آن خود را به ساحل رستگاری و نجات رهنمون گردند.
پاره ای از حملات و ترفندهایی که در چند قرن أخیرعلیه شیعه راه اندازی شده و با لباس اسلام پیش آمده شبهات و بلایایی است که گروه منحرف و مضلّ وهابیت، سردمدارآن می باشند،که با برداشتی نادرست از دین و دیانت چهره ای کریه از اسلام به نظاره می گذارند واز طرفی دیگر مخالفان این ایده را مشرک و مهدورالدم می خوانند.
از جمله اشتباهاتی هم که مرتکب شده اند در مورد تبرک و زیارت قبور مسلمانان بالعموم و قبور ائمه اطهار (علیهم السلام ) بالخصوص می باشد و با توجیهات صوری و کم مایه به چه فجایعی که دست نیازیده اند؟!در این راستا به تخریب قبور ائمه بقیع پرداختند و قصد ویرانی دیگر حرمهای شریف را داشتند که با ممانعت فرق دیگر مسلمانان موفق بدان نشده اند، خذلهم الله تعالی .
در این مختصر به سیری هر چند کوتاه در تاریخ قبرستان بقیع و حرم ائمه بقیع خواهیم پرداخت و درنهایت به چندی از شبهات آنها جواب خواهیم داد.
معنای لغوی بقیع
صاحب مجمع البحرین می گوید :«البقیع من الارض المکان المتسع وقیل لایسمی بقیعا الا و فیه شجر او اصولها ،و منه بقیع الغرقد»(1) در لغت بقیع به محل وسیع گویند و همچنین بعضی اضافه کرده اند که بقیع به آن محل وسیعی گویند که دارای درخت و یا ریشه درخت باشد،آنگاه ابن اثیر می افزاید:چون بقیع قبلاً دارای درخت «غرقد» و ریشه های آن بود پس از قطع این اشجار نیز با همان اسم معروف گردید.(2 ) «غرقد» نیزدرختی است وحشی و خاردار و دارای میوه مخصوص.
چگونگی ایجاد مدفن در بقیع
اولین انصاری مدفون شده در بقیع، اسعد بن زراره و از مهاجرین عثمان بن مظعون است (3) که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام مرگ او فرمود:«ادفنوا عثمان بن مظعون فی البقیع یکون لنا سلفا فنعم السلف سلفنا عثمان»( 4 ) یعنی: عثمان بن مظعون را در بقیع دفن کنید تا شاخص ویادگاری از گذشتگان ما باشد و چه شاخص نیکی است عثمان.بعد دفن او، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سنگی را بعنوان علامت بر سر مزارش قرار داد(5)ـ فوت او در ذی حجه سال دوم هجرت بود ـ و آنگاه که فرزند پیغمبراسلام،ابراهیم در سال 10 هجری وفات فرمود، بنا به فرمایش ایشان او را به عثمان ملحق کرده در کنار او به خاک سپردند.( 6 )رفته رفته دو مدفن قدیمی مدینه به نام «بنی سلمه» و «بنی حرام» متروک گردید و مسلمانان بقیع را مدفن و قبرستان عمومی خود قرار دادند.( 7 )
فضیلت بقیع
در فضیلت این مکان شریف روایات متعددی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) نقل گردیده که بصورت تبرک به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم: پیامبراکرم فرمود:«یحشرمن هذه المقبره سبعون ألفاً یدخلون الجنة بغیر حساب و کأنّ وجوههم القمر لیلة البدر»( 8 ) از بقیع 70هزار نفر که صورتشان مانند ماه شب چهارده است محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت خواهند گردید.ایشان گاهی شبها و گاهی روزها در بقیع حضورمی یافتند و برای اهل بقیع دعا و طلب مغفرت می کردند و می فرمودند که من ازطرف خدای خود مامور هستم که برای اینان دعا کنم «إنی أمرت أن آتی أهل البقیع فأدعو لهم وأصلّی علیهم»( 9 ).
اجمال تاریخ این حرم مقدس این است که قبور ائمه بقیع (عیهم السلام) مانند سایر قبرها در محوطه باز و مکشوف نبوده بلکه قبر آنان مانند تربت پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت رضا (علیهم السلام) ، از آغاز دفن اجساد مبارک و پیکر مطهرشان در داخل خانه ای که متعلق به عقیل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان این خانه به ساختمان مناسب،به شکل مسجد تبدیل گردیده سپس در محل همان ساختمان،بزرگترین و مرتفع ترین گنبد و بارگاه بنا شد و در قرون متمادی دارای خادم و دربان و دارای ظریفترین و گرانبهاترین ضریح و صندوق با زیباترین روپوش ودارای فرش و قندیل بوده است و بالأخره در هشتم شوال 1344هجری قمری به وسیله غدّه سرطانی موجود در بدنه اسلام (وهابیان) منهدم گردید.
مقبره های خانوادگی در بقیع
از مجموع گفتارمورخان چنین برداشت می شود مردم مدینه که قبلاً اجساد مردگان خود را در دو گورستان عمومی بنام:«بنی سالم» و«بنی حرام» و گاهی در داخل منازل خود دفن می کردند،با رسمیت یافتن بقیع با دفن عثمان بن مظعون در سال دوم هجری و ابراهیم فرزند پیامبر اکرم در سال دهم هجری به آنجا توجّه کردند و عده ای از صحابه بتدریج خارها و ریشه های درختان موجود در بقیع را کندند و آنجا را آرامگاه خصوصی خود و خانواده خود قرار دادند و بعضی دیگر از صحابه در منازل متصل به بقیع دفن گردید که با گسترش بقیع، جزء آن گردیده است و به تناسب جایگاه و انتسابشان با پیامبرالهی در یک نقطه معین و در کنار هم دفن شده اند مثلاً قبور ائمه چهارگانه با قبرعباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد در یک نقطه و همه یا عده ای ازهمسران پیامبر در نقطه ای و رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر اکرم در کنار هم که مجموع این بخش بنام «مقابر بنی هاشم» معروف گردیده است.
مطلب دوم اینکه: خانه ها و منازل مدینه تا بقیع امتداد داشته و بقیع از طرف غرب در پشت منازل مدینه قرار داشت و کوچه های متعددی این منازل را به همدیگر وصل می نمود و به محل بقیع منتهی می گردید.(10)

قبور ائمه أربعه
در تاریخ است که :«دُفن العباس ابن عبد المطلب عند قبر فاطمه بنت أسد بن هاشم فی اول مقابر بنی هاشم الّتی فی دار عقیل»(11 ) یعنی:عباس بن عبدالمطلب در اول مقابر بنی هاشم و در داخل خانه عقیل در کنار قبر فاطمه بنت أسد دفن شده است .
صاحب «تاریخ المدینه» و صاحب«عمدة الاخبار» می نویسند: وقتی که از دفن امام حسن مجتبی در کنار قبر جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) جلوگیری بعمل آمد امام حسین (علیه السلام) طبق وصیت برادرش او را در کنار مقبره بنی هاشم و در کنار قبر فاطمه بنت أسد دفن فرمود.( 12 )
بعدها اجساد مطهر سه امام دیگرـ علی بن الحسین زین العابدین و ابو جعفر محمد بن علی الباقر و ابو عبدالله جعفر بن محمد الصادق (علیهم السلام) ـ در این مدفن آرمیدند تا جایی که امام المشککین فخر رازی که از بزرگان علمای اهل سنت است در کتاب خود می آورد :«یُستحب أن یَزور قبر الحسین بن علی و فیه أیضاً علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد رضی الله عنهم»( 13 )یعنی :مستحب است زیارت قبر حسن بن علی وهمچنین در آنجا است قبر علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد که خدای تعالی از ایشان راضی باشد.
ذکر این چند نمونه از تواریخ ،نشانگر آن است که بدن فاطمه بنت أسد و عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در محوطه باز و بدون دیوار و سقف دفن نشده اند بلکه از ابتدا در خانه عقیل بن ابیطالب ودر زیر سقف به خاک سپرده شده اند آنگاه بعد از ایشان،اجساد پاک و مطهر جان جانان و قبله دل عارفان ،آن چهار دردانه غریب به آنان پیوستند.
حال سئوال اینجاست که با وجود بقیع ،چرا پیکرعده ای ازاقوام وفرزندان رسول خدا( صلی الله علیه وآله وسلم ) درخارج این آرامگاه عمومی ودرخانه خصوصی گردیده اند.
پاسخ این سئوال برای کسانی که با تاریخ مدینه آشنا هستند واضح وآشکار است چرا که آن روزها دفن شدن افراد متشخص و مورد احترام ،بجای گورستان عمومی در داخل منازل و توجه به آرامگاههای خصوصی بیش از آنچه امروز در دنیا مرسوم است ،معمول و رایج بوده است،بعنوان مثال می توان از دفن شدن عبدالله پدر گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه نابغه و رافع بن مالک (14)، انصاری بزرگوار و از صحابه و یاران با وفای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که پس از شهادت در جنگ أحد و انتقال به مدینه در خانه آل نوفل دفن گردید ، و همچنین دفن شدن خلیفه أول و دوم در داخل بیت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) و پیشنهاد امام مجتبی (علیه السلام) در این راستا از همین نمونه ها است، أساساً هم دفن شدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در داخل بیت و حجره خویش از نظر اجتماعی نه تنها یک مسأله تازه و بی سابقه نبوده، بلکه نسبت به شخصیت آن دو بزرگوار ،یک عمل عادی و طبیعی به حساب می آمد.
جایگاه دعای رسول خدا در خانه عقیل
گفته شد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در اوقات مختلف در کنار بقیع قرار می گرفت و در آنجا به مناجات می پرداخت وبراهل بقیع دعا واز خداوند متعال برای آنان استغفار و استرحام می نمود و گاهی نیمه های شب برای همین مقصود، رختخواب خویش را ترک و به سوی بقیع حرکت می نمود.
در روایت است که:عن خالد بن عوسجه:«کنت أدعو لیلة الی دار عقیل بن أبی طالب الّتی تلی باب الدار فمرّ بی جعفر بن محمد (علیهماالسلام) یُریدُ العریض معه أهله فقال لی أَعَنْ أثر وقفت هاهنا؟ قلت :لا. قال:هذا موقف نبی الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باللیل اذا جاء لیستغفرلأهل البقیع»( 15 ).
خالد بن عوسجه می گوید :«شبی رو به سوی زاویه خانه عقیل که در جنب در این خانه قرارگرفته است،دعا می کردم جعفر بن محمد (علیهما السلام) که به همراه خانواده اش عازم عُریض بود، مرا در آن حال دید و پرسید آیا درباره این محل خبر و مطلب خاصی شنیده ای؟ گفتم:نه، فرمود:اینجا جایگاه دعای رسول خداست،شب هنگام که برای استغفار أهل بقیع می آمد در اینجا توقف می نمود.»

أخبار غیبی رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)
با توجّه به آیه مبارکه: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الهَوَی إنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی»( 16 ) تمام فرمایشات و أعمال حضرت رسول ،مؤیّد به تأییدات الهی است و در این زمینه برای برپایی دین و برافراشته شدن پرچم حق و حقیقت از تمام امکانات موجود استفاده کرده اند چه با أعمال خارق العاده که قبل از بعثت بروز می دادند تا زمینه را برای پذیرش مردم آماده سازند که ازآن به «إرهاص» تعبیر می شود.( 17 )
و چه بعد از بعثت با بیان حقیقت که گاهی نیز با معجزه همراه بود حجّت را بر مردم تمام می فرمودند،همچنان که در ماجرای غدیر خم هنگام بازگشت ازحجة الوداع همه حُجّاج را دراین محل جمع کرده بعد از بجا آوردن نمازدر ضمن خطبه ای مهم فرمودند:«من کنت مولاه فعلیّ مولاه»( 18 ) و به این ترتیب مسأله جانشینی آقا علی (علیه السلام) راعلیرغم اینکه بارها در فرصتهای مناسب مطرح کرده بودند در آن جمع عظیم حُجّاج به زیباترین شکل بیان داشتند،و یا در هنگام نزول آیه تطهیر که دلیل عصمت أهل بیت بود علاوه بر بیان آن در موقع نزول ،حدود 9 ماه درأوقات نماز وقتی که مردم منتظر پیامبراکرم بودند تا ایشان تشریف بیاورند و نماز را اقامه فرمایند ایشان در جلوی در خانه آقا علی (علیه السلام) که به مسجد باز می شد می ایستادند و می فرمودند:«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته أهل البیت انّما یُِرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا»( 19 ).
البته موضوعات و حوادث مهم دیگر نیزکه جزء اصول اسلام نبوده است از چشمان تیز و حقیقت بین آن حضرت به دور نمانده و وقوع آنها را پیشاپیش به اطّلاع مسلمانان می رسانیدند که این نوع حوادث در اصطلاح محدّثین (ملاحم) و خبر دادن از این حوادث،أخبار غیبی و پیشگویی نامیده می شود،لازم به ذکر است که گاهی به خود این نوع أخبار« ملاحم» اطلاق می گردد.(20)
فلذا می توان چنین استنباط و اظهار نظر کرد که حضورمستمرّ رسول خدا در مقابل در خانه عقیل بن أبی طالب از همان ملاحم و پیشگویی ها است که آن حضرت می خواسته عملاً اهمیّت این خانه را که در آینده نزدیک به آرامگاه چهار تن از أوصیای الهی و مدفن چهار تن از فرزندان و أهل بیت پیامبرمبدل خواهد گردید بیان کرد،که با گذشت روزگار دیدیم که این خانه به مسجد و زیارتگاه عمومی تبدیل شد بطوری که آقا امام صادق (علیه السلام) نه تنها در داخل محوّطه مسقف و در داخل خانه، بلکه در داخل حرم به خاک سپرده شد یعنی دیگر آن موقع این خانه به یک مسجد و زیارتگاه عمومی تبدیل شده بود ،بعدها برای این بارگاه ،گنبد وقبه ای ارزشمند ساخته شد که در طول قرون متمادی بارها تعمیر و اصلاحاتی در این حرم شریف انجام شد تا اینکه به دست مزدوران استعمار و شیاطین خبیث در هشتم شوال 1344ه.ق تخریب شد.(21)

منبع: خبرگزاری تسنیم

چرا روز قدس مهم است؟

نوشته شده توسطرفیعی 30ام تیر, 1393

روز قدس نماد صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق در مقابل باطل چقدر سعی کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند در طول این سالها که روز قدس را که نماد صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق در مقابل باطل است، تضعیف کنند. روز قدس نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق و باطل، صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی عدل در مقابل ظلم است. روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز امت اسلامی است. روز فریاد رسای مسلمانان علیه سرطان کشنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی صهیونیزم است که به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دست متجاوز اشغالگران، مداخله کنندگان، قدرتهای استکباری به جان امت اسلامی افتاده است. روز قدس چیز کوچکی نیست. روز قدس یک روز جهانی است. یک پیام جهانی هم دارد. نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این است که امت اسلامی اولاً زیر بار ظلم نمیرود، ولو این ظلم از پشتیبانی بزرگترین و قدرتمندترین دولتهای عالم برخوردار باشد. چقدر سعی کردند روز قدس را تضعیف کنند و امسال بیش از همیشه تلاش کردند؛ اما روز قدس در ایران اسلامی، در تهرانِ باعظمت به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دنیا نشان داد که عقربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی انقلاب و ملت ایران به کدام سمت و کدام جهت است؛ نشان داد که اراده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ملت ایران چیست؛ نشان داد که ترفندها و حقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و پول خرج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردنها و خباثتهای سیاسی آنها بر روحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ملت ایران اثری ندارد. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹

متوقف کننده حذف فلسطین از نقشه‌ی جغرافیای جهانی
روز قدس، یک روزِ به معنای حقیقی کلمه، بین‌المللیِ اسلامی است؛ روزی است که ملت ایران میتواند با کمک ملتهای مشتاق دیگر، که امروز خوشبختانه تعدادشان هم متعدد و زیاد شده، یک حرف حقی را فریاد کند که برای پنهان کردن آن حرف حق و خاموش کردن آن فریاد، شصت سال است که دستگاه استکبار دارد سرمایه‌گذاری میکند - البته حداقل شصت سال است، یعنی از زمان تشکیل دولت غاصب؛ والّا از مقدماتش شاید صد سال هم بیشتر است - شصت سال است که دارند سعی میکنند فلسطین را از نقشه‌ی جغرافیای جهانی حذف کنند. البته تا حدود زیادی هم موفق شده بودند. انقلاب اسلامی زد توی دهن اینها. ایجاد نظام جمهوری اسلامی و اعلان روز قدس و تبدیل سفارت رژیم غاصب به سفارت فلسطین در تهران، حرکت هشدار دهنده و متوقف کننده و مهاجمی بود که در مقابل این نقشه‌ی استکباری ایستاد. امروز خوشبختانه این حرکت، روزبه‌روز توسعه پیدا کرده. ۱۳۹۰/۰۶/۰۲

روز قدس مخصوص ایران نیست؛ روز دنیای اسلام است و لذا در همه دنیای اسلام، مسلمانان حضور خود را برای دفاع از برادران فلسطینی خود نشان دادند. مسلمانان در این روز اراده عمومی خود را برای مقابله با ترفندهای امریکا و اسرائیل در فلسطین مظلوم و خونین بروز دادند؛ اما ملت ما در این زمینه پیشتاز بوده است و امسال به شکل نمایانی این پیشتازی و عظمتِ اراده ملی را در ایران نشان داد. ۱۳۸۲/۰۹/۰۵

روز خنثی کردن توطئه فراموشی مسأله فلسطین
روز قدس، از روزهای بسیار مهم و تعیین کننده است. سالهای متمادی است که سعی می‌شود مسأله قدس فراموش شود. روز قدس، درست تیری است به قلب این توطئه؛ حرکتی است برای خنثی کردن این توطئه خباثت‌آمیزی که استکبار و صهیونیسم و طرفداران و همکارانشان دست به یکی کرده‌اند تا به‌کلّی مسأله فلسطین را به دست فراموشی بسپارند. روز قدس را بزرگ بدارید. این روز، مخصوص ملت ایران هم نیست؛ در خیلی از نقاط عالم، مردم مؤمن و پرشور، با محدودیتهایی که در کشورهای خود دارند - چون حکومتها خیلی جاها اجازه نمی‌دهند - روز قدس را گرامی می‌دارند - به هر حال جمعیتهایی که می‌توانند این کار را می‌کنند - ان‌شاءاللَّه امیدواریم امسال هم در مقابل توطئه‌های ناجوانمردانه‌ای که علیه ملت فلسطین شده است، روز قدس بتواند مشت محکمی به دهان دشمنان ملت فلسطین و دشمنان دنیای اسلام بزند. ۱۳۷۷/۱۰/۱۸

امروز ملت ایران کاری که می‌تواند بکند - که از همه کارها هم مهمتر است، تظاهرات - مثل همین تظاهرات امروز - است. این کار بسیار مهمّی است. از هدفهای اینها این است که نام فلسطین را به دست فراموشی بسپارند. کاری کنند که اصلاً فراموش شود که چنین چیزی وجود داشت؛ اما شما نمی‌گذارید؛ روز قدس نمی‌گذارد؛ امام بزرگوار ما با تدبیر خودش نگذاشت. این کار بزرگی بود. ۱۳۷۸/۱۰/۱۰

روز قدس یکی از برجسته‌‌‌‌‌ترین یادگارهای امام عزیز ماست؛ نشانه‌‌‌‌‌ی دلبستگی انقلاب و دلبستگی ملت ما به ماجرای قدس شریف و ماجرای فلسطین است. به برکت روز قدس، این نام را ما توانستیم هر سال در دنیا زنده نگه داریم. خیلی از حکومتها و خیلی از سیاستها میخواستند، مایل بودند، تلاش کردند، پول خرج کردند که مسئله‌‌‌‌‌ی فلسطین فراموش شود. اگر تلاش جمهوری اسلامی نبود، اگر ایستادگی جمهوری اسلامی با تمام قوا در مقابله‌‌‌‌‌ی این سیاست خباثت‌‌‌‌‌آلود نبود، بعید نبود که بتوانند مسئله‌‌‌‌‌ی فلسطین را بتدریج به زاویه بکشانند؛ اصلاً فراموش کنند. الان هم خود دستگاه استکبار و خود صهیونیستهای خبیث معترفند، معتقدند و ناراحتند از اینکه جمهوری اسلامی پرچم فلسطین را برافراشته است و نمیگذارد که با سازشکاری هائی که میخواهند انجام بدهند، مسئله‌‌‌‌‌ی فلسطین را از دور خارج کنند. روز قدس، روز زنده کردن این یاد و این نام است. امسال هم به توفیق الهی، به هدایت الهی، ملت عظیم ما در تهران و در همه‌‌‌‌‌ی شهرستانها روز قدس را گرامی خواهند داشت، راهپیمائی خواهند کرد. در کشورهای دیگر هم بسیاری از مسلمانان در روز قدس از ملت ایران تبعیت میکنند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰

روزی که مردم مظلوم فلسطین احساس می‌کنند که ملتها پشت سرشان هستند
این تظاهراتی که این روزها در دنیای اسلام اتّفاق افتاد خیلی با ارزش بود. این حرکتی که امروز شما می‌خواهید بکنید و تا میدان فلسطین و مقابل سفارت فلسطین راهپیمایی کنید، بسیار کار با ارزشی است. اینها خیلی ارزش دارد؛ اینها خبرش منعکس می‌شود و مردم مظلوم فلسطین احساس می‌کنند که ملتها پشت سرشان هستند. البته ملت ما بحمداللَّه در این زمینه‌ها هیچ وقت کم نگذاشته است؛ هر وقت که برای این قضیه فرا خوانده شده، حضور پیدا کرده و اعلام موضع کرده است. و بالاخره مجامع جهانی و سازمان ملل باید فعّال شوند. این مجامع حقوق بشر که همیشه یا غالباً در خدمت هدفهای استکباری‌اند، ولو یکبار هم شده، برخلاف خواسته دستگاههای استکباری، به نفع ملتها وارد شوند؛ افکار عمومی را در دنیا به خودشان متوجّه کنند، ظالم و متجاوز را محکوم و ملت مظلوم فلسطین را تأیید کنند. اگر این فشارها انجام گیرد، طرح ایران در مورد فلسطین عملی خواهد بود و متجاوز مجبور خواهد شد. اگر دولتهای عربی، دولتهای اسلامی، ملتهای مسلمان و مجامع جهانی، همه در این راه فعّال شوند، آن کار، عملی است. هر کس که در این زمینه کوتاهی کند، مسلّماً در نظر ملتها، در نظر تاریخ و بالاتر از همه در پیشگاه خداوند متعال مؤاخذ و مسؤول است. همه وظیفه داریم. ۱۳۸۱/۰۱/۱۶

جمعه‌ی آخر ماه رمضان که جمعه‌ی آینده است، به عنوان روز جهانی قدس از سوی امام امت و جمهوری اسلامی از سال‌ها پیش شناخته شده و مطرح شده، و در دنیای اسلام در میان ملت‌ها البته، این روز جا افتاده است. و بهانه‌ای است و فرصتی است برای روح‌های علاقمند به مسأله‌ی فلسطین و دل‌های پرشور جوانان و قشرهایی از ملت‌های مسلمان، که در مثل چنان روزی در جمعه‌ی آخر ماه رمضان، از مردم فلسطین حمایت کنند و دفاع کنند. و به‌خصوص در این دو ماه رمضان اخیر -امسال و سال گذشته- چون در داخل اراضی اشغالی، ملت فلسطین خودشان بدون چشم‌داشت به دولت‌ها و حکومت‌ها قیام کرده‌اند، این حمایت یک معنای دیگری پیدا می‌کند و شور و حال بیشتری برای ملت‌ها دارد. ۱۳۶۸/۰۲/۰۸

از باب اینکه مسأله قدس مهم است و از این باب که امروز متأسفانه صهیونیستها در وارد آوردن فشار مضاعف به فلسطینیها حمایت می‌شوند و باتوجّه به این‌که بسیاری از کسانی که شعار فلسطین را می‌دادند، در بین راه، این ملت مظلوم را واگذاشتند و امروز، مبارزین فلسطینی و ملت مظلوم فلسطین، نیاز به حمایت جهانی و دلگرمی از سوی برادران مسلمان خودشان دارند، من به مردم عزیزمان و همین‌طور به همه ملتهای مسلمان توصیه می‌کنم که ان‌شاءاللَّه این روز را از گذشته گرمتر و پرشورتر برگزارکنند. این، به مبارزه و اصلاح امور فلسطینیها کمک خواهد کرد. اصلاح امور فلسطینیها به این است که ان‌شاءاللَّه مردم فلسطین - که صاحبان خانه‌شان هستند - حقّ خودشان را به دست آورند. ۱۳۷۱/۱۲/۲۷

این حرکت عظیم در دنیای اسلام روز به روز جا افتاده‌تر شده است و گسترش بیشتری پیدا کرده است. امسال دنیای اسلام شاهد تظاهرات بخشهائی از اغلب ملتهای مسلمان بود؛ از شرق دنیای اسلام یعنی از اندونزی، تا غرب دنیای اسلام یعنی آفریقا و نیجریه. در کشورهای مسلمان هرجا به آحاد مردم اجازه داده شد که بتوانند نیت و اراده‌ی خود را در روز قدس نشان دهند، مجموعه‌هائی از مردم آمدند و نشان دادند که نسبت به مسئله‌ی قدس چه احساساتی دارند. حتّی مسلمانانی که در اروپا زندگی میکردند، اقلیتهائی که زیر فشارهای عصبیت دولتها و مؤسسات اروپائی قرار دارند، آنها هم روز قدس را گرامی داشتند. این نشانه‌ی این است که مسئله‌ی فلسطین علی‌رغم آنچه که غاصبان فلسطین و حامیان آنها میخواستند، روز به روز در دنیای اسلام زنده‌تر میشود. ۱۳۸۷/۰۷/۱۰

روز دمیدن خون در رگهای امت اسلامی
روز قدس، این حرکتی که امام بزرگوار ما آن را آغاز کردند و بحمداللّه روزبه‌روز بهتر و سال‌به‌سال گرمتر این حرکت ادامه دارد، یک حرکت بسیار عمیق و پرمعنائی است؛ این فقط یک راهپیمائی نیست؛ خونی است که در این روز در رگهای امت اسلامی میدود؛ علی‌رغم کسانی که میخواهند مسئله‌ی فلسطین و ملت فلسطین به دست فراموشی سپرده شود، این مسئله را روزبه‌روز زنده‌تر میکند؛ و همین جور خواهد بود. وظائف سنگینی بر دوش مسئولان کشورهای اسلامی است، که امیدواریم خداوند همه را هدایت کند به آنچه که وظیفه‌ی آنهاست، و کمک کند که بتوانند این وظائف را انجام بدهند. ۱۳۹۱/۰۵/۲۹

عقب نشینی صهیونیستها در صورت برگزاری درست مراسم روز قدس
اگر ان‌شاءاللَّه دنیای اسلام روز قدس را به معنای درست کلمه گرامی بدارد و برای فریاد کشیدن بر سرصهیونیستهای غاصب، مغتنم بشمارد، به میزان زیادی دشمن را شکست خواهد داد وبه عقب نشینی وادار خواهدکرد. شما ملت ایران، ان‌شاءاللَّه با حضور خود نشان خواهید داد که استفاده از روز قدس و فرصت اعلام موضع درقضیه فلسطین، یعنی چه. ملت ایران، بحمداللَّه در این زمینه خوب عمل کرد. دولت هم خوب عمل کرد. وزارت خارجه هم خوب عمل کرد. یعنی وقت را تلف نکردند و حرفها را زدند. مظلومین فلسطینی فهمیدند که کسانی در اطراف دنیا هستند که نسبت به قضیه آنها حسّاسند. باید این حساسیت ثابت شود. باید فشار روی اسرائیل بیشتر شود. باید فلسطینیها، خودشان مسؤولیت زنده‌کردن مسأله فلسطین را جدّاً برعهده گیرند و مجاهدت کنند. ۱۳۷۲/۱۲/۱۳

روزی که ملت‌های مسلمان بی‌واسطه مقامات رسمی حرفشان را در دنیا مطرح می‌کنند
روز قدس، روزِ آزمایش بزرگ ملت‌های مسلمان است؛ روز قدس، آن روزی است که ملت‌های مسلمان بی‌واسطه‌ی مقامات رسمی حرف‌شان را در دنیا مطرح می‌کنند. امسال هم روز قدس اهمیت مضاعفی دارد؛ هم به خاطر حادثه‌ی غزه - که واقعاً عقب‌نشینی از غزه یک شکست بزرگِ صهیونیست‌ها بود - هم به‌خاطر توطئه‌یی که بعد از شکست غزه و برای جبران آن شکست، از سوی امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و بعضی از هم‌پیمانان‌شان در جریان است؛ یعنی عادی‌سازی رابطه‌ی زشت با رژیم صهیونیستی در میان برخی از دولت‌های اسلامی و برخی از دولت‌های منطقه، که نباید زیر بار بروند. دولت‌های اسلامی با بهانه‌های مختلف و برای خاطر شاد کردن دل امریکا، نباید ارتباطشان را با این رژیم غدارِ ستمگر غاصب - که خطری برای همه‌ی منطقه و همه‌ی ملتها و دولتهاست - عادی کنند؛ نباید به‌خاطر امریکا، روی خوش به این رژیم نشان بدهند، که این کار زشتی است. دلیل زشت بودن این کار هم این است که آن کسانی‌که مرتکب این عادی‌سازی می‌شوند، لااقل در اوایل کار، آن را پنهان نگه می‌دارند؛ لذا کار زشتی است که پنهانش می‌کنند. کار زشت را نباید انجام داد، نه این‌که پنهان کرد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹

روز سرمشق شدن ملت ایران برای سایر ملتها
مردم ایران به عنوان متولّیان روز قدس، باید کاری کنند که برای دیگر ملتها سرمشق شود؛ چون هر سال ملتهای دیگر در گوشه و کنار، حتّی در خود اروپا و جاهای دیگر، به تبع شما روز قدس را گرامی می‌دارند. شما باید روزبه‌روز این پرچم را سرافرازتر و این کانون درخشندگی و نور را درخشانتر کنید، تا عدّه بیشتری بتوانند استفاده کنند. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

روز حفظ امنیت کشور، ملت و دستاوردهای انقلاب
روز قدس پشتوانه‌ی امنیت کشور ما هم هست. این را همه‌ی آحاد مردم عزیز ما بدانند؛ هر یک نفری که روز قدس توی خیابان می‌آید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش کمک میکند. روز قدس روز بزرگی است، روز مهمی است. ان‌شاءاللَّه امسال، هم در کشور ما و هم در کشورهای اسلامی دیگر، این روز، باعظمت‌تر از همیشه برگزار خواهد شد. ۱۳۹۰/۰۶/۰۲

بیانات مقام معظم رهبری( مد ظله)