تبلیغ مدر ن 2:

فردا سریال خارجی دارد گفتم خوب اسرا ئیلیها حاج احمد متو سلیان را آزادکردند گفت من این فیلم را ندیدم دیشب آنرا نشان دا د علی مظلو م است گفتم در نهروان چه کسی پیروز شد گفت نمی دا نم شاید آث میلا ن  پو ستر را

می بینی عکس آرنو لد بود با سلاح پیشرفته زیر آن نو شته شده بو د اسلام دین خشو نت است گفتم قصه های

قر آن را خوانده ای گفت نه ولی بجاش چند رمان از بر هستم گفتم مشکل شر عی ندا ری گفت چرا وضع اقتصاد خیلی بد است گفتم برا ی مظلو میت حسین (ع)گریه کرده ای گفت خنده بر هر درد بی در مان دواست با تمسخر گفت چیکار می کنید گفتم تبلیغ گفت چرا در آگهی های بازر گانی تو را ندید م گفتم ریش پرو فسوری برا ی جه گفت وحدت بین حو زه و دا نشگاه  گفتم با خدا تماس دا ری گفت شماره مو با یلش را ندا رم اگه تا جر معرو فیه بده شاید به دردم بخوره گفتم فا طمه را می شنا سی گفت نه ولی یه بوتیک در انقلاب هست نامش فا طیماست  گفتم می خوا هم به ولی عصر (عج)بر سم گفت از خیا با ن آزا دی رد می شی به تا کسیها بگو آزا دی  خو دشان تو را می برند امروز دیگر صدا ها زیاد شده و صدا ی قر آن به گوش نمیرسد خواننده بهتر می خوا ند فضا سا کت بود و هیچکس حرف نمی زد گفت اینجا چه خبر چرا اینها سا کتند اشاره به تابلو نمو د روی آن نو شته شده بود برا ی شا دی رقتگان یک دقیفقه سکوت گفتم من از چه تبلیغ کنم گفت از ژله و صابون نمیدانم از هر چه می خوا هی گفتم غیرت گفت محو شد .گفتم عفت گفت نا بود شد گفتم جنگ گفت به خا طره ها پیوست گفتم خدا حافظ گفت:bye